مغز انسان یکی از پیچیدهترین چیزهاییه که در این عالم وجود داره و هر چقدر در اون دقیق و ریز بشیم شگفتیهای بیشتری رو خواهیم دید. معتقدم اگر مغز انسان کاملا کشف بشه و همه زوایای مبهمش برای ما فاش بشه، راز کل عالم و گیتی هم فاش خواهد شد. نحوه کار ذهن انسان چیزی نیست که بشه لمسش کرد و با کالبدشکافی فیزیکی به جواب رسید. بلکه با توجه به متصل بودن ذهن به دنیای معنوی، تنها میشه به درکی از روش کارکرد ذهن دست پیدا کرد.
همونطور که بارها قبلا هم شنیدی، همه ی چیزی که ما آدمها در اطرافمون داریم، زندگی ما، ثروت ما، فقر ما، شکست های ما، غم ها و شادیهای ما و… همه و همه حاصل دسترنج ذهن ماست. اما بسیاری از مردم از نحوه کار ذهن چیزی نمیدونن، بنابراین اتفاقات رو بر اساس تقدیر و شانس برداشت میکنن.
من از شما میپرسم. آیا این تقدیر یک شخص فقیره که تا آخر عمر فقیر بمونه؟ آیا این تقدیر یک فرد پولداره که تا آخر عمر پولدار باقی بمونه؟ آیا این شانس یک فرد بیمار هست که همیشه درگیر بیماری باشه؟ این سوالات رو با صدای بلند از خودت بپرس. چندین بار بپرس و در نهایت خواهی دید که چقدر این جملات احمقانه ست. شانس.. تقدیر….
در حالی که اگر هر اتفاقی در زندگیت رو بخوای ریشه یابی کنی و به عقب برگردی و به قول معروف یک ویدئو چک انجام بدی، میبینی منشاء زنجیره اتفاقاتی که منجر به روی دادن اتفاق اصلی شده ذهن خودت بوده. اینکه فقیر شدی، تقصیر هیچکس نیست. اینکه بیمار شدی تقصیر هیچکس نیست(البته بیماریهای ژنتیکی مبحثش جداست)… بنابراین حالا که این موضوع مشخص شد همه چیز کار ذهنت بوده، در ادامه با من همراه باش تا نحوه کار ذهن انسان رو برات تشریح کنم. تا از این به بعد خودت تصمیم بگیری که چه چیزی در زندگیت رقم بخوره.
در هزاران سال پیش انسان از هوش بسیار بالا و خردی غیر قابل مقایسه با امروز برخوردار بود که به مرور زمان با بیشتر شدن امکانات زندگی این هوش و خرد رو به افول رفت. زیاد راه دوری نریم، به همین 20 سال قبل برگرد، زمانی که هنوز موبایل همه گیر نشده بود. شماره چندتا از دوستان و افراد فامیل رو از بر بودی؟ به شخصه تقریبا شماره تماس 300 نفر رو از حفظ بودم. اما امروز چندتا شماره از حفظی؟ من چطور؟ بارها افرادی رو می بینم که حتی شماره خودشون رو هم حفظ نیستن. بنابراین موبایل بعنوان یک تکنولوژی برای راحتی زندگی باعث شد مغز ما دیگه نیازی به حفظ کردن این شماره ها نداشته باشه و اون ها رو فراموش کنه. با این مثال میخوام این موضوع رو بیشتر باز کنم که ذهن چقدر میتونه قابل تغییر باشه.
تا بحال شده که به این فکر کنی که چطور ذهنت از پس ساختن تصاویر و چیزهایی که هنوز وجود ندارن بر میاد؟ یا اینکه اصلا چرا این اتفاق میافته؟ فرضا دوست داری یه خونه ای رو با مشخصات خاصی داشته باشی در حالی که هنوز ساخته نشده. آما توی ذهنت اون رو تجسم کردی… میخوام این سوال رو بپرسی از خودت، چرا و چطور ذهن اون رو برات ساخته و باعث تجسمت شده؟ آیا این مغز با این ارزش بالا و این کارکرد پیچیده، بی دلیل و اتفاقی این کار رو انجام میده؟ آیا نحوه کار ذهن انسان همینه که جهت سرگرم کردن ما مشغول ساختن اوهام بشه؟
نه! اصلا چیزی که برات میسازه اوهام نیست. بلکه چیزهایی رو میسازه که تو میخوایش. ببین، مغزت افکارت رو به سمت ذهنت هدایت میکنه که تصاویر چیزهایی رو که میخوای برات بسازه… و یک تصویر یا یک اتود از چیزی که میخواستی رو بهت نمایش بده. اما بعدش چی؟ احتمالا از خودت میپرسی این چطور باعث اتفاقات میشه؟
اجازه بده یک مثال واضحتر از نحوه کار ذهن بزنم
فرض کنیم تو قطعه زمینی رو داری و میخوای داخلش یک ویلا بسازی. پیش مهندس نقشه کش میری و در مورد زمین صحبت میکنی. مهندس پس از نقشه برداری ازت میپرسه چه طرحی برای ساخت نیاز داری. تو طرحی رو که مد نظر داری براش شرح میدی و اون در برنامه اتوکد یا تری دی مکس طرح رو برات به صورت سه بعدی میسازه و بهت نشون میده. در نهایت تو با قبول طرح مورد نظرت مصالح و ابزار لازم رو تهیه و شروع به ساختن میکنی تا در نهایت اون چیزی که در ذهنت بود رو در واقعیت میبینی لمس میکنی. خب این اتفاقیه که بصورت نرمال در یک دنیای مادی میافته. و چیز عجیبی در موردش وجود نداره. اما بحث ما ساختن و بدست اوردن از طریق قدرت ذهنه نه صرفا از طریق پول!!!
در مثال فوق میتونیم برای درک بهتر نحوه کار ذهن موارد رو به این شکل تشبیه کنیم: قطعه زمین بستر زندگیته، مهندس نقشه کش: مغز تو و برنامه اتوکد: ذهن توست که در نهایت تصویر سه بعدی رو میسازه و بهت نمایش میده. حالا تو یا این تصویر رو میخوای و میری دنبالش و یا نمی خوای و بیخیالش میشی.
ذهن با احساسات ارتباط مستقیم داره. ترس، غم، شادی هر کدوم میزان قابل توجهی قدرت تأثیر گذاری روی ذهن رو دارن. زمانی که ذهن تصویری رو برات ساخت، بسته به نوع تصویر ارائه شده یکی از احساساتت بر انگیخته میشه که باعث بالا رفتن سطح تولید انرژی و مخابره کردن اون فکر به جهان اطرافت میشه. این امواج با افکار دیگران آمیخته شده و به ذهن اونها هم نفوذ میکنه در نتیجه باعث رخ دادن پیش آمدها میشه. به همین دلیله که وقتی عمیقا به شخصی فکر میکنی، مبینی همون لحظه باهات تماس میگیره یا توی خیابون می بینیش. به همین علته که با دیدن یک فرد بیمار، چند روز بعد همون بیماری سراغ خودت هم میاد… و همه اینا به خاطر اینه که تو سطح انرژی بالایی رو تولید کردی و به سمتش فرستادی و در جواب همونی رو تحویل گرفتی که توی ذهنت ساختی. اما چرا همیشه اتفاقات بد سریعتر رخ میده؟
در مقاله بعدی پاسخ این سوال رو خواهی گرفت. لطفا در بخش نظرات دیدگاه خودت رو در مورد این مطلب برام بنویس. و سوالاتی اگر داری مطرح کن.